خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: این کتاب که به "آنان که خوب مانده اند" تقدیم شده است در 14 فصل داستان زندگی حجت - یک رزمنده مجروح پس از جنگ - را به تصویر می کشد.
نویسنده در بخشی از رمان می نویسد : قاضی سکوت کرد و چشمان خود را برای لحظه ای برهم گذاشت. انگار او هم در وضعی قرار گرفته بود که نمی توانست تصمیم بگیرد. از یک طرف وجدان و عواطفش او را از صدور رایی که نهایتا منجر به زندانی شدن حجت می شد باز می داشتند و از سوی دیگر، قانون با چهره ای عبوس و بی ترحم او را به صدور چنین رایی مجبور می ساخت. قاضی از ذهنش گذشت بار دیگر از قدرت خان بخواهد تا در این ماجرا به نوعی راضی به مصالحه شود اما همین که نگاهش به چهره و حالت پرنخوت او که خود را در آستانه خرد کردن حجت و انتقام کشیدن از او می دید افتاد از این تصمیم خود به کلی منصرف شد... کاملا معلوم بود که برای قاضی بیان حکم سنگین است و به خصوص هنگامی که نگاهش به چهره خندان قدرت خان که هر لحظه انگار شاداب تر می شد می افتاد این سنگینی را بیشتر بر خود احساس می کرد. به همین دلیل جملاتش بریده بریده شده بود و تقلا می کرد تا به نوعی خود را راضی به بیان حکم کند... .
"تصادف"راوی مشکلات رزمندگانی است که با وجود جراحات باقیمانده از دوران جنگ مجبور به انجام کارهای سنگین و تحمل شرایط دشوار زندگی هستند. برای آنان تنها چیزی که باعث تحمل شدائد و ناملایمتی ها می شود یادآوری خاطرات روزهای جبهه و جنگ است. دست و پنجه نرم کردن قهرمان داستان و در نهایت شهادت وی وظیفه ادامه راه پدر را - آن هم با عشق و امید - بر دوش نسل بعد (فرزندان این قهرمان) می گذارد.
مسعود رضایی سردبیر سابق هفته نامه های "کیهان هوایی" و "ارزشها" و معاون فعلی دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است. وی این کتاب را به تازگی توسط نشر نیکتاب منتشر کرده است.
نظر شما